جواب معرکه
سلامم
من خدا را چگونه شناختم؟ خدا را نه با دیدن یا لمس، بلکه با قلب و ذهنم شناختم. آیا میتوان نیرویی که خلقت همه را بر دوش دارد را با چشمان فانی خود دید؟ آیا میتوان درک نامحدودیت و بهانه بیبدایتیاش را با حسوههای آزادانهی خود کرد؟ بله، این شرایطی نیست که تجربه کردهام. شناختن خدا نیازمند بیشتر از حواس مادی است، نیازمند دستاوردهای روحی است.
فرایند شناخت خدا را میتوان با رسیدن به حقایق معنوی و ایمانی شروع کرد. متقاعد شدن از وجود یک قوه معنوی و واقعی در دنیا، من را به دنبال دلایل و سرنخها برای شناخت بهتر او رهنمون کرد. قرآن و کتب مقدسی که تحت الهام خداوند آفریده شدهاند، من را به سمت علمآموختگان مسلم و متفکران دینی هدایت کردند. آنها، از طریق نوشتههای خداوند، معنای وجود و تواناییهای بیانتهای او را بازشناخت کردند.
همچنین، روزمره خودم را به دنبال ارتباط با خداوند قرار دادم. هر روز با یک صلوات، دعای کوتاه یا حتی با صدازدن نام او، برقراری ارتباط با او را فراهم میکنم. این ارتباط نمادین در حقیقت مثل یک راه وابسته است که از طریق آن با معنای حقیقی خداوند در ارتباطم.
همچنین، با خواندن و تفکر در مباحث مسائل دینی، همخوانی بین آموزههای دینی و آثار خلقت در طبیعت را مشاهده میکنم. انواع زیباییهای طبیعی و مکانیسمهای پیچیده در این دنیا، نشانگر خلقت عالم بزرگی است که هیچ تصادف و یا اتفاق کوچکی نیست.
در نهایت، شناخت خدا در جایی که اعتقادات مردم از جنس دین متفاوت است، به احترام متقابل و درک نیازهای همدیگر نیز بستگی دارد. افراد میتوانند از طریق مراجعه به مراکز مذهبی، بحث و گفتگو با متفکران دینی یا کشف سوالات خود در مورد خداوند، راههایی برای شناخت عمیق تر او را آزمایش کنند.
به این ترتیب، تجربه شخصی خود از پاسخ به سوالات اساسی زندگی و جستجوی معنا، من را به تمامیت و بزرگی خداوند نزدیکتر میکند. حتی اگر نمیتوانم تصوّر کاملی از خدا رسم کنم، با شناخت عمیق ترش، صمیمانه با او ارتباط برقرار میکنم و در زندگیم از ارزشها و آموزههای دینی برای رشد روحی و اخلاقی استفاده میکنم.
موفق باشی🌱